خدایا مواظب فرشته کوچولوی توی شکمم باش

الحمد لله رب العالمین

روز و ماه و سالم را ساختی با صدای تند طپش قلبت جانِ مادر....  94/2/6  هفته هشتم سه روز بعد از ششمین سالگرد ازدواجم پروردگارم زیباترین صدای دنیا را هدیه به من بخشید
7 ارديبهشت 1394

شکر و سپاس مخصوص خدای مهربانم

خدا رو هزاران بار شکر میکنم که لایق این نعمت شدم. و از خدای خوبم میخوام نصیب همه ی آرزو مندا بکنه.ممنونم خدایم ممنونم هزاران بار چون این ماه واقعا خواست ما نبود خواست تو بود و هر چی تو بخوای همونه و من راضی ام به رضای تو.  کاری کن این شادی رو تو تک تک دوستام شاهد باشم. همه ی اونهایی که الان دارن این مطلب رو میخونن و هنوز تجربه نکردن نعمت مادر شدن رو. بله من هم خداروشکر باردار شدم و روز نهم فروردین بعد از انجام تست و آزمایش اطمینان پیدا کردم. این ماه حتی یک درصد هم احتمال نمیدادم باردار بشم آخه دوتا رابطه ای که داشتیم اولی دو روز قبل از تخمک گذاری و دومی هم بیشتر از 24ساعت بعد از تخمک گذاری. بعد از رابطه اول هم من بلند شدم از جام. این ...
14 فروردين 1394

خدایا حال خوبمو برگردون

عزیز دل مامانی خیلی روزها سخت و طولانی میگذرن. فقط کسایی که تجربه شو دارن درک میکنن. مثل خلسه میمونه . هر لحظه منتظری ببینی یکی از اون چندین علائم بارداری میاد سراغت یا نه . منتظر یه درد یه نشونه در حالی که ته ته وجودت میگه نه خبری نیس. این ماه هم نشد..... نشد که بشه. نخواست.  میدونم خیلی ها بدتر از من هستن و خیلی بیشتره دارن تلاش میکنن و چشم انتظارن اما بابایی خیلی دلش میخواست بعد از این همه درد و رنج و بیماری که کشیدم حداقل توی این مورد زود خدا صدامونو بشنوه.  یه حس عجیبی یه خیلی بده هم حس میکنی هیچ خبری نیست هم اونقدر توی دلت امید داری که خدا میدونه نا امید که میشی چقدرررررررررررر تو روحیه ت تاثیر داره . ذره ذره و لحظه لحظ...
24 بهمن 1393

بدون عنوان

نشد مامانی نشد شاید خدا نخواست عزیزم . رفتم جلو جلو آزمایش خون دادم دل نداشتم صبر کنم موعد پری بیاد و رد بشه منفی بود . دیگه این سال اقدامی نداریم تا من وزنمو کم کنم و سیاتیک کمرم رو درمان کنم و ایشالا احتمالا تو اون سال بعد از عید و اینا اقدام داریم ناراحتم؟ اره ناراحتم..... فقط سعی میکنم خودمو بزنم به اون راه.... بابایی ت خیلی بیشتر ناراحته عزیزم. واسه ارامشش اونجا پیش خدا دعا کن و از خدا بخواه زودتر بیای تو زندگیش و بهش لذت بابا شدن چشونده بشه گناه داره براش خیلی ناراحت ترم نسبت به خودم. یه کمی هنوز امید دارم به عقب افتادن پری و اینا که یه وقت باردار باشم چون زودتر از موعد پری رفتم منتها فکر میکنم امید الکی یه   ...
2 بهمن 1393

بدون عنوان

از دست بابایی ت ناراحتم خیلی گیج میزنه این روزا. با وجود خوب بودنش اما این گیج زدنش خیلی  عذابم میده  نمیدونم چیکارش کنم مامانی میترسم روز به روز بدتر بشه. الان تو این سن با مسئولیت های معمولی اینه پس فردا چی میخواد بشه. هر روز خدا باید دنبال یه چیز بگرده. دیروز تا حالا هم شارژر قوی گوشی هامونو برده گم کرده.... یه حرفو سه بار باید.تکرار کنی اخرشم معلوم نیس فایده داشته باشه یا نه.  آدم خسته میشه خب. تموم خوبی هاشم یه طرف  بذاری نمیشه تحمل کرد همچین وضعیتی رو. امشب ناشکری کردم خدا منو ببخشه از ناراحتی زیاد گفتم خوشحالم که منو تو بچه مون نشد. چون خیلی خیلی باهات مشکل دارم و خواست خدا بود که باردار نشم. با اینکه نمیدو...
30 دی 1393

دلم میخواد که اگه اون میخواد... باشی

lمیدونی دلم چی میخواد مامانی . اینکه چشمامو ببندم یهویی باز کنم آخر هفته باشه . نه نه اصلا این هفته تموم شده باشه هفته ی بعدی اومده باشه . اصلا هفته ی بعدی هم از 4 بهمن رد شده باشه هشتم 8 بهمن باشه تا زودتر تکلیفم معلوم شه. نه نه میدونی چیه ؟ دلم میخواد 8 بهمن باشه من هنوز پری نشده باشم نشونه های حاملگی رو داشته باشم صبح پا شم دلم یه خرده هم بزنه اما بعدش خوب شه . به خدا گفتم راضی ام به رضات و هر چی صلاح میدونی اما ته دلم دوست دارم دلیل زندگیم بودنت بشه تا حال خوب منو بابایی باز برگرده. بماند که کللللی هم نقشه کشیدم که اگه نیومدی چیکارا کنم که سرگرم بشم اما خب ته دلم میخوام که باشی . البته البته حس میکنم هیچ خبری نیست . خودم حس میکنم بارد...
28 دی 1393

اقدام جدی

یه جورایی اقدام جدی رو این بار انجام دادیم. این سری این پری. سه شب در حوالی تخمک گذاری.  اولیش شب جمعه بود که هنوز کیت تخمک گذاری م مثبت رو نشون نداده بود اما چون شب تولد پیغمبر بود نیت کردم اقدام کنیم.  فرداش یعنی صبح جمعه کیت مثبت شد و اقدام بعدی رو همون شب انجام دادیم یعنی شب شنبه. صبح شنبه باز کیت مثبت بود اما چون شبش میشد شب یک شنبه اقدام نداشتیم. و صبح یک شنبه که دیگه کیت هم منفی شده بود اقدام سوم رو شبش یعنی شب دو شنبه انجام دادیم. دیگه توکل به خدا هر چی خودش صلاح بدونه راضی ام. اما بابایی خیلی دلش میخواد این بار بشه چون سری قبل با یکبار و یک شب اقدام بدونه اینکه بدونیم حوالی تخمک گذاری هست یا نه من این قدر عقب انداختم، ...
22 دی 1393