خدایا مواظب فرشته کوچولوی توی شکمم باش

ورود به هفته سی ام بارداری

1394/6/21 20:10
نویسنده : مامانی
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امید زندگی مامان

مرسی واسه انرزی مثبتی که پریروز یعنی پنج شنبه بهمون دادی مرسی عزیزم. نمیدونی چقدر از دیدن صورت گرد و واضحت و مهمتر از اون لبخندت از روی صفحه ی سونو ذوق زده بودیم و از فکرش بیرون نمی اومدیم که هر چند دیقه یکبار لمست میکردم و قربون صدقه ت میرفتم بی اختیار. بذار برات بگم چی شد

پنج شنبه نوزدهم شهریور نوبت دکترم بود.وقتی رو تخت سونو دراز کشیدم و قرار شد شما رو ببینیم دل تو دلم نبود که یهو یه صورت گرد قشنگ شبیه یه نوزاد کامل رو صفحه نقش بست وای خدا میدونه چه حالی شدم شروع کردم قربون صدقه رفتنت و حس کردم داری میخندی روم نمیشد به دکتر بگم که یهو خودش گفت انگار داره میخنده .... منو بابایی یهویی گفتیم آره آره داره میخنده. دستتم آورده بودی نزدیک صورتت. الهی مامان فدای اون صورت قشنگت و اون چشمات بشه. چون چشمات بسته بود من حدس میزدم داشتی خواب می دیدی اما بابایی اصرار داره که تو برای ما و دکترت داشتی میخندیدی. آخر شبم میگفت برات خندید تا بهت انرژی بده برای تحمل ادامه ی راه. بابایی به دکتر گفت مو داره یا کچله؟خندونک خانم دکتر گفت نه الان که مو نداره. از مطب که اومدیم بیرون من هی تند تند قربون صدقه شکل ماه شما و خنده ی دوست داشتنی ت میرفتم و رفتیم سمت فلسطین و عبدالرزاق برای دیدن سیسمونی و اگه شد خرید. واااااااای دو تا سرویس چوب قشنگ دیدم که دلمو برد و شک شدیدی دارم بینشون برای خرید. چون یکی ش جا داری و کارآیی ش خیلی بود که ترکیب رنگ سفید و بادمجونی تیرس میترسم دخترونه باشه برات و یکی ش که سفید ساده و خیلی شیک بود کارایی و جادار بودنش کمتر از اونه. قرار شد یکی از این دوتا برات انتخاب بشه. بعدشم یه چندجا کالسکه اینا دیدیم و آخر سر برات یه کالسکه و ساک لوازم مشکی بنفش خریدیم مارک baby.co که معرکس. خیلی عالی و خوشگله پریروز تا حالا با بابایی مثه بچه ها ذوقش رو میکنیم از بس خوشگله مبارکت باشه عشق دوم مامان الهی خیرشو ببینی و بسلامتی ازش استفاده کنی.  

پسندها (2)

نظرات (0)